آرزوها



 

 

امروز پنجره ی قلبم را به روی دریای مواج عشق گشودم ؛ خیلی وقت بود که به قلبم سر نزده بودم ؛

همه جای آن را گرد و غبار ناامیدی فرا گرفته بود . تصمیم گرفتم که دیوارهای زنگار گرفته ی قلبم را با

زلالی امید پاک کنم . می خواهم برای یک بار هم که شده با قلبم نفس بکشم و این سلولهای مرده

را دوباره زنده کنم ؛ میدانم که با آمدنت خانه ی قلبم پر از طراوت و تازگــی خواهد شد . آنوقت من به

 گلهای آبی دفترم نوید شعر هایم را خواهم داد ؛ به دنیا قول می دهم که زندگــی کنم ؛ به اشکهایم

مژده ی خنده هایم را می دهم و به دستهایم قول مـــی دهم که بنویسم . می دانی که نوشته های

من در این کلبه ، همیشه پیشکش قلب تو بوده ؛ خوب میدانی که همه ی ذرات وجود من اسـم تو را

فریاد می زند . این را بدان که تو را از روحم ، قلبم و از خودم می دانم و هر جا که باشی با تو خواهـم

 بود تا ابد .

حالا دیگر در واژه های ناب شعرم به اسمـی رسیدم که معنای آن فقط توئی . و تو چه معصوم و پاک و

عاشقانه و چه زلال و آبی و روشن مثل رود به غزل های من وارد می شوی ! و من به این می اندیشم

که لایق تر از اسم تو چیزی ندارم که در شـــعرم بنویسم . اینکه از مهربانــی هایت بگویم ، اینکه از دل

پاکت بسرایم .... آخر شایسته تر از تو چه کسی می تواند برای من همیشه تا اوج بماند !

اگر هرشــب از تو هزار ترانه می نویسم ؛ فقط به خاطر این است که برای شــعر گفتنم تو بهترین بهانه

هستی . تو باید مثل باران بهاری آنقدر بر من بباری تا روح خشکیده ی مرا دوباره زنده کنی . طلوع که

کنی ، دوباره شبهای من بیقرار مهتاب خواهد شد . تو بهار را بر من شکوفا خواهــی کرد ؛ آنوقت دیگر

حتی در شبهای تیره هم آفتابــی خواهم شد و دوباره خواب آرزوهای فراموش شده ام را خواهم دید .

 باورم شده که تو دیدنی تر از یک خواب شیرین هستی . و روح تو پر طراوت تر از جنس باران .

نمیخواهی بر من بباری ؟!

 




نگارش در دو شنبه 14 فروردين 1388برچسب:, ساعت 21:30 توسط پروانه - موضوع : <-PostCategory->



دیگر حتی اشکهایم سرازیر نمی شوند

در این شبهای مهتابی آنقدر چشمانم را فشردم تا

شاید قطره ی اشکـــی ؛ آرامم کند

افسوس ...

آیا به راستی چشمه های وجودم خشکیده اند ؟

کاش بــــاران بودم  




نگارش در سه شنبه 25 فروردين 1388برچسب:, ساعت 7:6 توسط افشین - موضوع : <-PostCategory->



دل دیــــوونه چون شب زده هــــا ، سایه به سایه سوی راه تو بود

یه معمــــا شده که این جدائی ، کار من یا که گناه تو بود

حالا هر چی که بود ، حالا هرچی که هست

از تو هر خاطره ، تنها دل ما شکست

..

همیشه در انتظارت هستم ، حتی اگر کنارم باشی باز چشمانم به دنبال چشمکی از تو خواهند بود

بیش از آنی تصورش را کنی دلم کم طاقت شده است ، تنهایم نگذار

تنها می شوم ، بی امید می شوم

دیگر دنیا و اهالی آن برایم معنا و مفهومی نخواهند داشت

دل من گاهی آنقدر بزرگ و دریائی می شود که سختی ها را هیچ باکی نیست !

و گاهــــی آنقدر نازک دل می شوم که با نسیمی می شکنم

چنان می شکنم که گوئی شکستن تنها رفیق منه

 




نگارش در سه شنبه 22 فروردين 1388برچسب:, ساعت 11:23 توسط افشین - موضوع : <-PostCategory->



درود دوست من

امروز رو خوب شروع کردی ؟ حال و هواتون چطوره ؟

امیدوارم صبحی پر از شادی و نشاط همراه با سلامتی رو آغاز کرده باشی

من و پروانه خانوم تا حالا سعی کردیم علاوه بر نوشته های خودمون

اون سایت هائی که هم خودمون و هم شما بیشتر استفاده می کنیم رو در وبلاگمون داشته باشیم

تا خیلی راحت تنها با یک کلیک به سایتی که احتیاج داریم دسترسی داشته باشیم

برای همین تصمیم گرفتیم سه بخش جدید دیگه رو هم به وبلاگ اضافه کنیم

اولین بخش « آخرین خبــــرهـــا » نام داره که همونطور که از اسمش مشخصه

می تونید به آخرین خبرهای مورد علاقه تون دسترسی داشته باشین و از اونا استفاده کنید

دومین بخش که مطمئنم خیلی خوش به حالتون میشه

« ابزار وبلاگ نویسی » نام داره که کار ما و خیلی از شما رو راحت میکنه

دیگه مجبور نیستید برای پیدا کردن یک قالب ، یا یک کد جاوای دلخواهـــمون

تمام موتورهای جستجو گوگل و یاهو را زیر و رو کنیم

و ساعت ها وقت خودمون رو هدر کنیم و مدام از این سایت به اون سایت سرک بکشیم

تو این بخش سایت های پر بازدیدی وجود داره که نیاز شما رو برای دسترسی به

ابزار وبلاگ نویسی برای داشتن وبلاگی زیبا برطرف میکنه

کافیه به جای پرسه زدن تو سایتهای مختلف فقط به وبلاگ ما سر بزنید

حالا دیدین خیلی خوش به حالتون شد

و اما بخش سوم ، « سرگرمــــــی » نام داره که برای شما تدارک دیدیم

امیدوارم این بخش هم اوقات فراغت و بی حوصلگی ها شما رو پر کنه

این توضیح اضافه رو بدم که پیش از این سه بخش جدید ، قبلاً دو بخش دیگه در وبلاگ بود که

خدمات و محبوب ترین ها نام داشتند که شامل سایت های مختلفی هستند

که با کلیک روی هر کدوم از اونها ساعتها شما رو سرگرم می کنند و شاید

شما رو به جاهائی ببرند که تا حالا نرفتین ، امیدوارم برای شما راضی کننده و مفید باشه

خوشحال میشیم اگه شما هم نظر ، پیشنهاد یا حتی اگر سایتی دارین که میتونه مفید باشه ، با ما در میون بذارید

موفق باشین و براتون آرزوی بهترین ها رو دارم

..

الحاقیه 1 : من توی یکی از قسمتها اسم سایت گوگل رو نوشته بودم گـــوگــــول

کار خدا هیچ بنده ی خدائی پیدا نشد بگه پسر جون گوگول دیگه چیه ؟ تا اینکه خودم دیدم چه سوتی دادم

خوب شد بــــانو ندید وگرنه اسم منو میذاشت گـــوگــــول

الحاقیه 2 : هیچی نیست ، فقط میخواستم بگم این الحاقیه های من هم داستانی داره

منو یاد قراردادهای رسمی میندازه ، حتماً که نباید نوشت :

پ ن :

الحاقیه 3 : یه معذرت خواهی از شما بابت اینکه این سری تصاویر وبلاگ زیاد شد

و طبیعیه که دیرتر باز میشه و شما باید وقت زیادی برای باز شدن صرف کنید

دوستانی که مثل من از اینترنت زغالی استفاده میکنن منظورمو میفهمن

خلاصه اینکه سعی میکنیم از تصاویر کمتر و کم حجم تری استفاده کنیم

الحاقیه ۴ : هنوز داری نوشته های منو میخونی ؟ خسته نشدی ؟ خوابت نگرفت ؟

خیلی خب بابا ، چرا بازم داری چپ چپ نگاه میکنی ؟ ای داد بی داد ؛ حالا چرا داری کفش پرتاب میکنی ؟

من رفتم که رفتم




نگارش در سه شنبه 20 فروردين 1388برچسب:, ساعت 9:28 توسط افشین - موضوع : <-PostCategory->



 

و   پروانه

امروز یکشنبه دوّم فروردین ماه 1388

کلبه ی عشق ما شاهد یه مهمونی به مناسبت سال جدیده ؛ من و پری بانو تصمیم گرفتیم

این جشن رو کنار هم و با شما کنار سفره هفت سین خودمون بگیریم و سال جدید رو با شادی آغاز کنیم

کلبه ی عشق ما کارت دعوت نمی خواد هر کسی از هر جائی می تونه حضور داشته باشه و باعث

خوشحالی ما بشه  

راستی برای تبریک به هم و دید و بازدید کلیک روی اسم همدیگه فراموش نشه

منو پری بانو این آپ رو به صورت مشترک می نویسیم ، موافقین همراه ما باشین ؟

پس بفرمائید داخل ، دم در بده

 

افشین با یه سینی چای وارد اتاق پذیرائی می شه ؛ سفره ی هفت سین در گوشه ی سمت راست

اتاق بهش چشمک میزنه

همه ی دوستانمون برای تبریک سال نو اومدند ؛ افشین داره براشون شیرینی تعارف می کنه .

پروانه خطاب به افشین میگه :

ببین افشین ! سارا جون   

اومده ؛ همون که هر وقت آپ می کنیم بهمون سر میزنه

همون که یه کلبه ی تنهائی داره و ما با خوندن نوشته های قشنگش ، دلمونو صفا می دیم

همون که یه  قلب شکسته تو وبلاگش داره که با چسب زخم پانسمانش کرده . ولی دلی که شکست ،

دیگه شکسته !

سارا جان آرزو می کنیم که در سال جدید خدای خوبمون دست محبتی بر سر و قلبت بکشه.

 

بانوی پائیزی  

پیش سارا نشسته ؛ با اینکه پائیزیه ولی دلش بهاریه

نوشته های قشنگی داره . اون قطره های شبنم تو وبلاگش هم که آدمو یاد باران بهاری می اندازه .

براش آرزو می کنیم که دلش همیشه بهاری باشه .

 

ملینا جون  

هم لطف کرده و اومده . اون همیشه نوشته هاشو به قشنگترین

بهونه ی زندگیش که تنهاش گذاشته ، تقدیم می کنه

افشین ، ملینا رو یادت میاد ؟ همون که کنجکاو شده بود که من و تو چه نسبتی با هم داریم

افشین : آره بانو ، مگه میشه ملینا رو از یاد برد ؟ همیشه با حضورش و کامنت های قشنگش صمیمیت

رو مهمون ما می کنه امیدواریم که زندگی ملینا هم پر از شکوفه های امید باشه

 

جای لیلا جون  

در جمع مون خالیه ! آخه این روزها در غم از دست دادن یکی از عزیزانش داغ داره

افشین لیلا همون دختر نازیه که حرفای دلتنگی اش به دل می شینه . یادت اومد ؟

افشین : لیلا خانوم جاتون خالیه و یادتون باشه زندگی در گذره و یاد عزیزانمون همیشه جاودانه خواهد

بود . امیدواریم خدا به لیلا صبر بده و او هم در سال جدید شوق غنچه بودن را تجربه کنه و مثل گلهای

بهاری همیشه با طراوت باشه .

 

افشین ببین سیاه خان  

هم اومده . همون پسر خوبی که به کلبه ی ما لطف داره و مرتب یادمون می کنه

همون که با شیطونی هاش میخواد ما رو به جون هم بندازه

افشین : کوش ؟ کوش ؟ پس کجاست ؟ مگه دستم بهش نرسه

همون که یه وبلاگ به اسم « گلبوته های کربال » داره  ( البته من نمیدونم کربال یعنی چه ) .

همون که هنوز 15 سالش نشده بود عاشق خانم همسایه شده بود . یادت اومد ؟

براش آرزوی سلامتی می کنیم و از خدا می خواهیم در سال جدید باز هم به ما سر بزنه و تمام روزها و

شبهای سال را با خورشید ایمان و ستارگان عمل صالح روشن کنه و همیشه دلش شاد باشه

افشین : اینه هاش پیداش کردم داشت تو آشپزخونه با شیرینی ها یه کارائی می کرد

 

عرفان جون 

هم که با تیپ رسمی مجلسی اون بالا نشسته و خودشو گرفته

همون که روی تابلوی وبلاگش نوشته « مرگ بر هر چی عاشق کشه ! »

خودش که می گه من تنها ترین آدم رو زمینم . اون تمام نوشته هاشو تقدیم می کنه به بهترینش

آفرین به این همه وفا و پایداری در عشق

از خدای خوبمون می خواهیم که در سال نو به عرفان روحی شفاف عطا کنه و به سر زندگی و شور

عاشقانه رهنمون بشه .

 

پروانه : " افشین از مهمونا پذیرائی کن . اینقدر هم نق نزن که خسته شدی . خب مهمونا دوستان تو هم

هستند "

افشین : البته ، چشم ؛ به روی چشمم ، اما بانــــو فکر کنم یادت رفته من از همون اول با سینی چائی

که دادی دستم  ، دارم ازشون پذیرائی میکنما ، ولی باشه نوبت شیرینی و میوه هم میرسه

 

    

 

نازنین جون  

که با وقار  و متانت تمام ، اینجا پیش خودم نشسته

چندین بار مهمون کلبه مون شده . با وبلاگ ( فریاد عشق )

یه دختر شمالی با صفا . انصافاً مطالب قشنگی می نویسه . چه عکسای نازی داره تو وبلاگش

یه ساعت خوشگل هم داره که عاشقانه تیک تاک می کنه

یواشکی تو گوشش نجوا می کنیم : نازنین جان در این روزهای بهاری اگه سراغ قلبت رو نگیری ، با بهار

محرم نخواهی شد

پرواز را تمرین کن و حالت را از اسارت بی حالی و رخوت بیرون بکش و به نشاط برسون

موفقیتت در سال جدید آرزوی من و افشینه .

 

اشکان آقا  هم اینجاست . همون که با انتخاب شعر های زیبا ، بازدید کننده هاشو به

شوق وا میداره . امیدواریم که جوانه های تازه ی امید را همیشه بر شاخه های وجودش شکوفا ببینه .

 

مبین جان  

عیدت مبارک . تو هم خیلی خوش اومدی . افشین مبین رو می شناسی ؟

مدیر وبلاگ « سیمای دلربای جهنم » رو می گم

خودش می گه : « من دایره ای هستم که چندین سال است دارم از روی قله ی کوهی سر می خورم ...

» این روزا هم سالروز تولدشه

تولدت مبارک مبین . انشاالله صد سال که نه بلکه همیشه زنده باشی و همیشه بهار

افشین ! مبین باید دو تا شیرینی بخوره . یکی بخاطر عید و یکی هم بخاطر جشن تولدش

افشین : مبین جان اول تولدت مبارک باشه ، دوم اینکه بانو چرا باید دو تا شیرینی بخوره ؟

تازه باید شیرینی تولدشو هم ازش بگیریم

شوخی میکنم ؛ مبین جان انشاالله همیشه صحیح و سالم کنار عزیزانت زندگی کنی

پروانه :

سحر ، شیوا ، کتایون ، شینا ، لیلی ، امید ، تینا ، آقا رضا ( نایت اسکین )

و تموم عزیزان دیگه ای که به ما سر زدن و با حضور سبزشون کلبه ی ما رو بهاری کردند

من و افشین سال نو را به همشون تبریک می گیم و آرزو می کنیم که

روزهایشان را با ترنمی تازه و زمزمه ای نو و هیاهوئی بدیع آغاز کنند و همیشه شاد و سربلند باشند

....

افشین : همه ی گفتنی ها رو پروانه جان گفت فقط کلام آخر اینکه

از همه ی شما دوستای خوبم و اینکه حضور داشتین بـــــــی نهـــــــایت ممنونم

سال خوب و پر برکتی رو براتون آرزو میکنم

و همینطور یه تشکر ویژه دارم از پروانه جان که واسه تدارک این جشن همه چیز رو آماده کرد

واقعاً خیلی زحمت کشید خیلی وقت گذاشت و باعث شادی دل ما شد ممنونم پروانه ی عزیزم

امیدوارم تو این سال جدید همیشه سلامت باشی همیشه شاد باشی همیشه موفق باشی

و یه زندگی خوب و خوشی رو آغاز کنی و من تموم عشقم رو پات بریزم

و همونطور که تو به من صادقانه و بدون هیچ انتظاری عشق و اُمید هدیه کردی

من هم با تمام احساسم دلت رو در میان امواج بیکران عشقم میگیرم

و با تو صادقانه و عاشقانه در بهاری که بوی تو رو داره همراه میشوم

تنها آرزوم در لحظه ی تحویل سال جدید شادی و خوشبختی تو در کنارمه

خب رسمه که عید بهم عیدی میدن ، پس چرا من به بانوی گلم عیدی ندم ؟

پروانه جانم هر چند ناچیز و کمه ، اما یادگاری میمونه

 

به همراه بهترین آرزوها برای محبوبم

 




نگارش در سه شنبه 2 فروردين 1388برچسب:, ساعت 1:29 توسط افشین - موضوع : <-PostCategory->

.: Weblog Themes By www.NazTarin.com :.




Digital Clock - Status Bar